مجله مهر > زندگی

چهار چهارشنبه؛ چهار ایستگاه تا نوروز


خبرگزاری مهر، گروه مجله – فاطمه برزویی: ایران، این گربه خاورمیانه، با قدمتی بیش از ۲۵۰۰ سال، سرزمین جشن‌ها و آئین‌های کهن است. اما در میان همه‌شان، نوروز چیز دیگری است. نوروز یعنی شکوفه‌هایی که نوید بهار را می‌دهند، یعنی خداحافظی با زمستان و سرما، یعنی فرصتی برای نو شدن. از قدیم تا امروز، نوروز برای ایرانیان یک دل‌خوشی بزرگ بوده و هنوز هم هست. راستش را بخواهید، شاید اگر نوروز نبود، خیلی از فامیل‌ها و دوستان کم‌کم از هم دور می‌شدند و غریبه‌تر از قبل. اما این عید کهن، با همه رسم و رسوماتش، هنوز هم بهانه‌ای است برای دور هم جمع شدن، دید و بازدید و زنده نگه داشتن صلح رحم.

ایران، با ۳۱ استان و وسعتی بیش از ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع، پر از تنوع فرهنگی است. هر گوشه‌اش را که نگاه کنی، مردمانی را می‌بینی با زبان‌ها، لباس‌ها و رسم و رسومات خاص خودشان. هر قوم، هویت و رنگ خودش را به این سرزمین بخشیده و این تفاوت‌هاست که ایران را زیبا کرده است. وقتی حرف از نوروز می‌شود، هر کسی به سبک خودش این عید را جشن می‌گیرد. هر قوم، آئین و سنت خودش را دارد، از خانه‌تکانی و سفره هفت‌سین گرفته تا مراسم ویژه و غذاهای مخصوص.

و اما نوروز در میان آذری‌زبانان؛ در ادامه این گزارش، به سراغ رسوم نوروزی یکی از کهن‌ترین و پرجمعیت‌ترین اقوام ایران، یعنی آذری‌زبان‌ها می‌رویم. ببینیم این مردمان چگونه به استقبال سال نو می‌روند و چه آیین‌هایی را زنده نگه داشته‌اند.

تکم‌چی‌ها همان پیام‌آوران نوروزند

در آذربایجان، به جای اینکه از آمدن عمو نوروز حرف بزنند، از آمدن تکم‌چی می‌گویند. تکم‌چی مردی است با چهره‌ای آفتاب‌سوخته، کلاهی بر سر و عروسکی چوبی در دست. او در کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌چرخد و نوید بهار را می‌دهد. عروسکش، تَکم، بزی کوچک است که زنگ‌های کوچکی به تنش آویزان است. با هر حرکت، زنگ‌ها به صدا درمی‌آیند و او طناب را می‌چرخاند، تکم بالا و پایین می‌رود و مرد با لحنی دلنشین می‌خواند:

«بو گَلَن باهاردی، گَلَن نازلی یاردی، / ‏‬ اِلی گولوش ائلیب، گُلو گُلِزار دی.»

(بهاری که می‌آید، یاری نازنین است / ‏‬ مردم شادمان‌اند، دشت و دمن پر از گل شده است.) می‌گویند مردم وقتی این صدا را می‌شنوند، جان تازه‌ای می‌گیرند و به تکم‌چی عیدی می‌دهند. در گذشته، بیشتر سکه یا شیرینی بود، چون باور داشتند که با این هدیه، در شادی بهار شریک می‌شوند. بعضی‌ها هم می‌گویند تکم‌چی‌ها همان پیام‌آوران نوروزند؛ قاصدانی که سال‌هاست با آوازهایشان، آمدن بهار را نوید می‌دهند.

چهار چهارشنبه؛ چهار ایستگاه تا نوروز

چهار ایستگاه تا نوروز

اما نوروز در آذربایجان فقط با نوای تکم‌چی‌ها از راه نمی‌رسد. برای مردم این خطه، رسیدن بهار یک مسیر چهارمرحله‌ای است؛ چهار چهارشنبه، چهار ایستگاه تا سال نو. قدیمی‌ها باور داشتند که برای به‌وجود آمدن نوروز، چهار عنصر آب، خاک، آتش و باد دست‌به‌دست هم می‌دهند تا طبیعت از خواب زمستانی بیدار شود. به همین دلیل، چهار هفته قبل از نوروز، مردم آذربایجان به احترام این عناصر، روزهای چهارشنبه را به برگزاری آئین‌های خاصی اختصاص داده‌اند. این سنت که نسل‌به‌نسل حفظ شده، چهار مرحله دارد:

۱. سو چرشنبه‌سی (چهارشنبه آب)
۲. اود چرشنبه‌سی (چهارشنبه آتش)
۳. یئل چرشنبه‌سی (چهارشنبه باد)
۴. تورپاق چرشنبه‌سی (چهارشنبه خاک)

هرکدام از این چهارشنبه‌ها، بخشی از طبیعت را بیدار می‌کند، تا در نهایت، نوروز از راه برسد و زندگی دوباره شکوفا شود. اولین چهارشنبه اسفند در فرهنگ آذربایجان «سو چرشنبه‌سی» یا چهارشنبه آب نام دارد. مردم باور دارند که در این روز، آب‌ها زنده می‌شوند، رودخانه‌ها و چشمه‌ها دوباره به جریان می‌افتند و زمین نفس تازه‌ای می‌کشد. صبح زود، پیش از طلوع آفتاب، مردم کنار رودخانه‌ها، چشمه‌ها و جاهایی که آب جاری است، می‌روند. آن‌ها دست و صورتشان را در آب می‌شویند، به نشانه پاکی و طراوت. برخی هم برای شادی و خوش‌یمنی، به یکدیگر آب می‌پاشند یا از روی آب می‌پرند، تا غم و رنج سال کهنه را با آب بشویند و با دل خوش و دلی تازه، به استقبال سال نو بروند.

دومین چهارشنبه اسفند، به «اود چرشنبه‌سی» یا چهارشنبه آتش معروف است. این آئین، یادآور نور و گرما است و ریشه در باورهای باستانی انسان‌ها به خورشید و آتش دارد. در این روز، مردم «تونقال قالاماق» (آتش روشن کردن) را برگزار می‌کنند. آتش‌ها برافروخته می‌شوند و هرکس از روی شعله‌ها می‌پرد، با این نیت که همه بدی‌ها و غم‌ها را در آتش بسوزاند و با دلی سبک و روشن، به استقبال بهار برود.

در سومین چهارشنبه، باد از راه می‌رسد. «یئل چرشنبه‌سی» یعنی چهارشنبه باد؛ روزی که نسیم‌های بهاری شروع به وزیدن می‌کنند و پیام بیداری طبیعت را با خود می‌آورند. مردم باور دارند که باد، آب و آتش را به حرکت درمی‌آورد و باعث بیداری زمین می‌شود. در این روز، همه چشم‌انتظار وزش نسیمی هستند که بیاید، برگ‌های خشک را با خود ببرد و عطر بهار را در هوا بپراکند.

چهارمین و آخرین چهارشنبه اسفند، «تورپاق چرشنبه‌سی» یا چهارشنبه خاک است. این روز، لحظه‌ای است که زمین جان می‌گیرد و آماده شکوفایی و زایش دوباره می‌شود. مردم آذربایجان باور دارند که بعد از این چهارشنبه، دیگر زمستان تمام شده و بهار رسماً آغاز می‌شود. به همین دلیل، تورپاق چرشنبه‌سی همراه با جشن و آئین‌های خاصی برگزار می‌شود مانند: روشن کردن آتش و پریدن از آن، اجرای بازی سنتی «کوسا گلین»، که نمادی از وداع با زمستان است، گرفتن فال «بایاتی فالی»، برای پیش‌بینی اتفاقات سال جدید، روشن کردن شمع، به نشانه روشنی و امید. در چهارشنبه خاک، مردم گرد هم می‌آیند، جشن می‌گیرند، شادی می‌کنند و آماده می‌شوند تا نوروز، این عید بزرگ و باستانی، از راه برسد و زندگی دوباره آغاز شود.

چهار چهارشنبه؛ چهار ایستگاه تا نوروز

شال‌اندازی، جادوی بخت و اقبال

آخرین رسم مخصوص دختران مجرد است؛ شال‌اندازی. دخترها با حجب و حیا شالی را گره می‌زنند و از پنجره خانه آویزان می‌کنند. رهگذری که از آنجا رد می‌شود، شاید کودکی پنج‌ساله باشد یا پیرمردی هفتادساله. هرکس که باشد، گره شال را باز می‌کند و دختر، با دلی پر از امید، منتظر می‌ماند. می‌گویند آن‌هایی که سرد و گرم روزگار را چشیده‌اند، شاید همان لحظه نگاهی به آسمان بیندازند و در دلشان آرزو کنند که این دختر، سال آینده نوروز را نه تنها، که در کنار یار خودش جشن بگیرد.

مسیر رسیدن به بهار و عید در میان این قوم از ایران پر از آئین‌ها و رسم‌هایی است که نسل‌به‌نسل حفظ شده‌اند. از چهار چهارشنبه‌ای که زمین را بیدار می‌کنند تا تکم‌چی‌هایی که نوید بهار را می‌دهند، از پریدن از آتش تا شال‌اندازی دختران جوان. هرکدام از این رسم‌ها، بخشی از هویت و زندگی مردم این دیارند. شاید شکل بعضی از آن‌ها با گذر زمان تغییر کرده باشد، اما حس و حال‌شان همان است. همان انتظار برای رسیدن بهار، همان شادی‌های ساده و همان آرزوهایی که با سال نو، از نو زنده می‌شوند.



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا