میز مذاکره، آزمون صداقت آمریکا
به گزارش همشهری آنلاین، عباس مقتدایی، نائبرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس: بیگمان روابط ایران و ایالات متحده آمریکا، تاریخی بس ژرف و پرماجرا دارد؛ پیشینهای که پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره عرصهای برای کنشگری و مطامع راهبردی سردمداران کاخ سفید بوده است. دولتمردان آمریکایی، در پی آن بودهاند تا ایران را نه بهسان شریکی مستقل، بلکه همچون ابزاری در خدمت آرمانهای منطقهای و فرامنطقهای خود به کار گیرند. در روزگار سلطه سیاست موسوم به «دو ستونه» نیکسون، چنین مقرر شده بود که ایران ستون دفاعی و امنیتی این راهبرد باشد و عربستان ستون اقتصادی آن؛ نقشی که آمریکا از آن بهمثابه ابزاری برای استقرار و تثبیت نفوذ خود در منطقه سود میجست.
تلاش برای وابستهسازی ایران، هم در دوران سلطنت پهلوی و هم پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد که با دسیسهچینی مستقیم واشنگتن انجام گرفت، همواره در صدر اولویتهای سیاستگذاران آمریکایی بوده است. هدف آن بود که ایران چونان چرخدندهای در خدمت منافع استراتژیک ایالات متحده عمل کند، نه ملتی با ارادهای مستقل و شأنی تاریخی.
با وقوع انقلاب اسلامی، مردم ایران صریح و قاطع بر اصولی سهگانه پای فشردند: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی». این شعارها نه صرفاً الفاظی احساسی، بلکه بنیانگذار فلسفهای سیاسی و رهاییبخش بودند که در قانون اساسی کشور نیز جلوهگر شد و خط مشی جمهوری اسلامی را در قبال جهان پیرامون ترسیم نمود.
چنین ایستادگیای، بیتردید خوشایند واشنگتن نبود. پس طبیعی است که در برابر این استقلالخواهی، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند: از تهدید و تحریم گرفته تا سیاستهای خصمانه در عرصههای گوناگون. در عصر حاضر و بهویژه در دوران ترامپ، آمریکاییها کوشیدهاند چنین القا کنند که با اعمال فشار حداکثری، ایران را به زانو درآوردهاند؛ حال آنکه واقعیت، خلاف این ادعا را نشان میدهد.
جمهوری اسلامی ایران، همواره از باب عقلانیت و حفظ منافع ملی، از در گفتوگو وارد شده و دیپلماسی را ابزاری شریف برای صیانت از امنیت و منافع خود دانسته است. پنجره مذاکره هیچگاه از سوی ایران بهطور کامل بسته نشده، اما طبعاً نوع تعامل، متناسب با رفتار طرف مقابل تنظیم گردیده است. در شرایطی که دیوار بیاعتمادی به ایالات متحده روزبهروز بلندتر گشته و سیاستهای ناعادلانه و عهدشکنانه واشنگتن برای همگان عیان شده است، ایران با بزرگمنشی، راه مذاکره غیرمستقیم را گشوده تا راستیآزمایی کند که آیا آمریکا و شخص رئیسجمهور وقت آن، آمادگی پذیرش اصل احترام به منافع ملت ایران را یافتهاند یا خیر.
اگر در این مسیر، نشانی از حسن نیت و جبران گذشته از سوی آمریکاییان دیده شود، تصمیم به تداوم گفتوگو، بر عهده جمهوری اسلامی خواهد بود؛ چرا که ایران در جایگاه قدرت، و نه ضعف، به این عرصه قدم نهاده است. امروز بیش از هر زمان، جمهوری اسلامی در اوج آمادگی دفاعی و اقتدار سیاسی ایستاده و در عین شجاعت در برابر خصم، از ورود به جنگ و منازعه پرهیز دارد، مگر آنکه راهی جز آن نماند.
ایران، صحنه دیپلماسی را فرصتی برای گشودن گرهها و تقویت بنیانهای داخلی خویش میداند و اکنون نیز این فرصت پیش روی آمریکاست تا با ترک بدعهدیهای پیشین و جبران خسارات واردشده، مسیر تازهای در پیش گیرد. راهی که اگر با صداقت و احترام همراه باشد، شاید بتواند فصلی نو در روابط گشاید، اما این تصمیم، بیتردید تنها از رهگذر اراده ملت ایران و در سایه حکمت رهبرانش رقم خواهد خورد.