غذای کهن؛ ساندویچ بقالی
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مبینا افراخته: بابابزرگ دوباره فیلش یاد هندوستان کرده بود و از خاطرات جوانیاش برای ما میگفت. هربار که شروع به تعریف این خاطرات میکرد انگار که از ظرف زمان حال جدا میشد و سوار بر یک ماشین زمان به دوران کودکی و جوانیاش سفر میکرد و ما را هم همراه خودش میبرد.
جمعه بود و همه بعد از یک هفته شلوغ و کاری خانه مامانبزرگ و بابابزرگ را برای استراحت و فاصله گرفتن از دغدغههای روزمره انتخاب کرده بودند. تقریباً همه خالهها، داییها، پسرخالهها و دخترداییها رسیده بودند. پسردایی که از همه در آن جمع کوچکتر بود و دلش را به غذاهای فستفودی و کش پنیر پیتزا باخته است آبگوشت مادربزرگ معدهاش را راضی نکرد و ساندویچ همبرگر با قارچ و پنیرش را مثل یک چوب جادویی از جیبش درآورد.
بابابزرگ هم با دیدن این صحنه استارت ماشین زمانش را زد و گفت: یادش بخیر در آن سالهایی که هنوز پای ساندویچهای امروزی با این نانهای حجیم و پر از قارچ و پنیر و انواع و اقسام سسها پایش به ذائقه مردم باز نشده بود اغذیه فروشیها ساندویچهای جمع و جور و پر از عطر و مزهای از انواع گوشتها و کوکوها و… را در نانهای کم حجم و ترش مزه «بولکی» و فقط با چند پر خیارشور و گاهی هم گوجه ارائه میکردند.
اما بین تمام اینها یک نوع ساندویچ دیگری هم آن سالها محبوب بود که به نام «ساندویچ بقالی» مشهور شده بود. داستان از این قرار بود که بقالیها در آن زمان برای اینکه از قافله ساندویچ فروشها عقب نمانند دست به کار شدند و از ترکیب کره فرد اعلا، خامه و مربای بالنگ مرغوب در نانهای بولکی تر و تازه و بعد از پیچیدنشان در یک لایه کاغذ، از مشتریان خود پذیرایی میکردند، که به رسم ساندویچ همراه نوشابه، این ساندویچ بقالی هم با شیر یا شیرکاکائو میل میشد.