با این صابونها چه کسی نگران شوره سر و ریزش مو میشد؟
به گزارش همشهری آنلاین، تولید نخستین صابون در ایران به دوران صفوی برمیگردد. روایت است که خاندانی در بروجرد به نام «دهنیتکار» برای نخستین بار صابون ساختند. خاندانی که نامشان هنوز هم روی صابون محلی بروجرد مانده و مردم این شهر به صابون سنتیهایشان «دهنیتکار» میگویند.
استادان این پیشه پُر زحمت، صابونهای سنتی را از پیه گاو و گوسفند درست میکردند. بشکهها و دیگهایی را آماده میساختند؛ زیر آنها را با بوته یا هیزم روشن میکردند و پیه و چربیها را درونش میریختند تا آب شوند.
صابونپزها، پی و چربی را از دباغها و قصابها میخریدند. به چربیهای درون دیگ، یا بشکه، سودا یا نمک افزوده میشد و چند بار آب درون آن را عوض میکردند تا ناخالصیهایش گرفته شود. با حرارت دادن چربی و افزودهها بود که لایه صابون، به اصطلاح صابونپزان، «رو میآمد» و جدا میشد. این لایه بالایی، همان صابون بود. اما باید در اندازههای برابر قالبزده میشد.
پس از این کار، صابونها را ۵ روز یا یک هفته جلو آفتاب میچیدند تا خشک شوند. نور خورشید سبب میشد که قالبهای چربی(صابون) پاکیزهتر و بهداشتیتر از کار درآیند. به همین سبب بود که استادان صابونپز، نیاز یک سال را در ماههای تابستان تولید میکردند.
پیشترها، تا همین چند دهه پیش، با صابونهایی که استادان صابونپز درست میکردند، چه کسی نگران شوره سر و ریزش مو میشد؟ صابونهای شوینده طبیعی بودند و سالم؛ دست کار کسانی بود که نسل به نسل پختنش را یاد گرفته بودند، قالبزده بودند و به جاهای دور و نزدیک میفرستادند. نه مانند این سالها که صابون و شامپوها، با رنگ و اسانسهای شیمیایی، بازار را انباشتهاند و صابونهای سنتی از یاد رفتهاند.
در شهر «سده» اصفهان صابونی پخته میشد که به آن «صابون پیچ» میگفتند
در گذشتهها، یا قالبها را در مغازه به مشتریها عرضه میکردند یا روی شانه باربران و پشت چارپایان میگذاشتند و به در خانه میرفتند و صابونهای پخته شده را میفروختند.
یکی از مشتریهای صابونهای سنتی نمدمالها بودند که برای نرم کردن نمد از صابون استفاده میکردند. در شهر «سده» اصفهان صابونی پخته میشد که به آن «صابون پیچ» میگفتند؛ صابونهایی بود که هنگام خشک شدن جلو آفتاب، تاب برمیداشت. از اینرو، به صابون پیچ آوازه پیدا کرده بود. بسیار هم مرغوب بودند.
این را هم باید افزود که صابون هیچگاه «کشف» نشد. بلکه از مواد قلیایی و چربی به دست آمد. از گذشتههای ناپیدا و دور، انسانها دریافته بودند که با آمیختن مواد چربی و خاکستر گیاهان سوخته، مادهای به دست میآید که ویژگی پاککنندگی دارد. بعدها یاد گرفتند که به جای خاکستر میتوان از پختن و آب کردن چربی و پیه، مادهای شوینده ساخت. این روش را ایرانیان دریافته بودند و در پاکیزگی از آن بهره میبردند. پس از ایرانیان بود که یونانیان و رومیان تولید ماده پاک کنندهی صابون را فراگرفتند.
پیشه صابونپزی (نه صابونسازی) کار دشوار و پُر رنجی بود. کارگران این پیشه باید ساعتها کنار دیگهای جوشان میایستادند و آن را هم میزدند. پس از آماده شدن نیز باید زیر تابش سوزان آفتاب قالبهای به دست آمده را بچینند و سپس جمع کنند. این مایه از رنج و دشواری توانفرسا را هر کسی تاب نمیآورد.
مردم ایران تا قبل از عمومی شدن صابون از گِل مخصوص سرشویی و بدنشویی استفاده میکردند
اکنون روشهای سادهتری برای ساختن صابون پدید آمده است و چهبسا دیگر نیازی به صابونپزی به شیوههای پیشین نیست. هر چند صابونهای امروزی کیفیت و مرغوبیت صابونهایی را ندارد که از زیر دست استادان کاردان صابونپز سنتی بیرون آمده بودند.
مردم ایران تا قبل از عمومی شدن صابون از گِل مخصوص برای سرشویی و بدنشویی استفاده میکردند. گِلها داروهایی با منشأ ماده معدنی هستند که به صورت خاک استفاده میشوند. اندک اندک چربیها با سود سوزآور به کمک پاکیزگی آمدند تا مردم عادی را از گلهای سرشوی نجات بدهند.
اتفاقی که در طول ۵۰ سال افتاد این بود که محصولات بهداشتی و صابون آنقدر صنعتی شد که صابونهای دستساز، از میان خانهها رخت بربست!