برای پیشرفت خود، دست به تخریب دیگران نزنیم تا عاقبت بخیر شویم
خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: نهضت «زندگی با آیهها» که از سال گذشته آغاز شده با استقبال شایانی روبهرو گردیده است. باید در وادی زندگی، با نوای قرآن همدم شویم و در هر کنج و کنار، جلوههای انس با کلام وحی را پدیدار سازیم. از گنجینه امثال قرآنی، برای بنای فرهنگی استوار بهره گیریم و آیات پرکاربرد را در حافظه سپرده، در سخن و عمل به کار بندیم، تا در این عرصه، نقشی ایفا کنیم. به سان پیامبر رحمت (ص) که خُلقش قرآن بود، ما نیز در پی کسب این منش والا باشیم. در راستای اعتلای نهضت ملی «زندگی با آیهها»، هر گامی که برداریم، چراغی فرا راه جامعه روشن کردهایم؛ نهضتی که در پی فهم و تبیین آیات الهی است. با همراهی و تشویق یکدیگر، این حرکت را تقویت کنیم، تا این کوششها، ثمری نیکو به بار آورد.
آیه ۸۳ سوره قصص
تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ
بله، سرای آخرت را نصیب کسانی میکنیم که در جامعه نه میخواهند برتریجویی و قلدری کنند و نه فساد و خرابکاری. عاقبت نیک هم برای خودمراقبان است.
که خود ملک عقبی کسی را سزد / که او از فساد و عُلُو دم نزد
آن دنیا مال کسانی است که اینجا موقع حرفزدن صدایشان را بالا نبردند، که بیخودی به هر مناسبتی از خودشان تعریف نکردند، که برای یک میز بالاتر، صندلی را از زیر پای بقیه نکشیدند! آن دنیا مال کسانی است که هرچه آوازه نامشان بیشتر پیچید، خاکیتر و با صفاتر و خودمانیتر شدند. که هر چه بیشتر ثمره دادند، شاخههایشان افتادهتر شد، که هر چه اسمشان بیشتر سر زبانها افتاد، کمتر از خودشان حرف زدند. همانها که نه در چشمهایشان خبری از آن نگاههای عاقل اندر سفیه است و نه در کلامشان نشانی از منممنمهای خودبرتربینانه!
عاقبت نیک سهم کیست؟
در شهری که هرکس خود را بالاتر از دیگران میبیند و هرگز احساس مسؤولیتی نسبت به دیگران ندارد، چه اتفاقی میافتد؟ مدیری که در محل کار، تنها به منافع شخصی خود فکر میکند. وقتی دیگران نیاز به کمک دارند، او مشغول چیدن نقشهای برای ارتقای موقعیت خودش است. یا تاجری که در شرایط سخت اقتصادی، بهجای کمک به مردم یا حفظ قیمت منصفانه، به فکر احتکار کالا و سود بیشتر خودش است. چنین افرادی، روحیهای برتریطلبانه و خودخواهانه دارند که نهتنها اعتماد دیگران را از بین میبرد، بلکه باعث فساد و فروپاشی اجتماعی میشود.
قرآن در این زمینه هشدار میدهد: «تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین ».[۱] خداوند پس از شرح ماجرای قارون در سوره قصص، نمونهای از برتریجویان تاریخ که بهجای کمک به محرومان و نیازمندان، زندگی خود را به اشرافیگری و تفاخر گذراند و سرانجام در زمین فرو رفت، میفرماید: عاقبت نیک برای کسانی است که به دنبال برتریجویی و فساد نیستند.
تکبر، یکی از ویرانگرترین صفات انسانی، ریشه بسیاری از انحرافات تاریخ بشر است. ابلیس که سالها در صف عبادتکنندگان خدا بود، بهواسطهی تکبر و خودبرتربینی، نهتنها عبادات گذشتهاش را از دست داد، بلکه به سرسختترین دشمن حق تبدیل شد. همیشه تاریخ، جبههی مقابل پیامبران و صالحان را مستکبران تشکیل میدادند. آنان که با تکیه بر ثروت، قدرت یا موقعیت اجتماعی خود، پیام حقیقت را نمیپذیرفتند و آن را تهدیدی برای جایگاه خود میدانستند.
اما برای رهایی از این صفت ویرانگر، چه باید کرد؟ امام خمینی راهکاری ساده و عملی ارائه میدهند [۲]: با نفس خود مقابله کنید و برخلاف میل نفسانی عمل کنید. اگر نفس میخواهد در صدر مجلس بنشیند، باید عامدانه از آن اجتناب کرد. اگر از مجالست با فقرا یا انجام کارهای ساده دوری میکند، باید آگاهانه به این امور روی آورد. این گامهای کوچک در فروتنی، میتواند راهی بزرگ بهسوی اصلاح نفس و جامعه باشد.
امروز نیز ما در زندگی فردی و اجتماعیمان باید این معیار الهی را به کار بگیریم. آیا در تصمیمگیریهای روزمره، به جایگاه و منافع دیگران توجه میکنم یا فقط به فکر خودم هستم؟ آیا تا به حال شده است که در موقعیتی، احساس کنم بهتر از دیگران هستم؟ چگونه با این احساس برخورد کردهام؟ آیا در زندگیام، رفتار یا نشانهای از تکبر وجود دارد که نیاز به اصلاح داشته باشد؟ اولین قدم برای اصلاح آن چیست؟
خداوند در این آیه از ما خواسته است که:
از برتریطلبی و فساد دوری کنیم و تقوا را محور زندگی خود قرار دهیم تا عاقبتبخیر شویم.
برای عمل به این آیه در زندگی میتوانیم:
_ هرگز خود را برتر از دیگران ندانیم و در رفتار و گفتار، فروتنی را تمرین کنیم.
_ در برابر موفقیت دیگران، حسادت نکنیم و برای پیشرفتشان دعا کنیم.
_ برای پیشرفت خود، دست به تخریب دیگران نزنیم.
_ برای عاقبت بخیری در هر کاری، تقوای الهی را در آن کار رعایت کنیم.
[۱]. سوره قصص، آیه ۸۳
[۲]. شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص ۹۶