استانها > کرمان

سرایدار مدرسه فرزانگان کرمان: به بچه‌ها گفتم اگر می‌خواهید روح دانش‌آموزان عزیزمان شاد باشد، سرکلاس بیایید


به گزارش همشهری ‌آنلاین در بین تمام اخبار جانکاه حادثه، ویدئویی از دلداری محمدمهدی شورآبادی، بابای مدرسه برای بازگرداندن دختران پایه دوازدهم به کلاس و ادامه درس و مشق حسابی پربازدید شده. این در حالی است که شورآبادی که خودش به عنوان سرپرست اردو حضور داشته، پسر ۷ ساله و همسرش را در این حادثه از دست‌داده. شورآبادی مداوم در صحبت‌هایش می‌گوید که آن ۴دختر هم دختر من بودند و با «امیرعباسم» فرقی نداشتند.

سرایدار مدرسه فرزانگان کرمان: به بچه‌ها گفتم اگر می‌خواهید روح دانش‌آموزان عزیزمان شاد باشد، سرکلاس بیایید
دانش آموزان جان باخته حادثه

درس و مدرسه سر جای خود

دختران مدرسه فرزانگان کرمان ۱۰ سال است که محمدمهدی شورآبادی را بابای مدرسه صدا می‌زنند. او را امین خودشان می‌دانند و به سادگی و صداقتش ایمان دارند. برای همین هم در این روزهای سوگواری، حرف‌های بابای مدرسه در حالی که دست و سرش باندپیچی شده و خودش هم در تصادف مصدوم شده، تسلی خاطرشان شده‌است.
شورآبادی به یکی از دختران که برای دوست از دست‌داده‌اش اشک می‌ریزد و نمی‌خواهد به مدرسه بیاید، با لهجه شیرین کرمانی این‌طور می‌گوید: «عمر گذراست. همیشه باید پیش خدا سرمون بالا باشه، خب! باشه؟ عزیزم، تو نباید گریه کنی قربون شکلت برم. تو باید دکتر بشی و من پیشت بیام. باشه دردت به جونم. اصلا نباید گریه کنی دخترم. مدرسه سر جای خودشه، درس تو هم باید سر جای خودش باشه. به من قول بده باید درس بخونی تا سرافراز باشی و من هم شاد باشم.» همین جملات ساده و خودمانی او را به قهرمان روزهای تلخ بچه‌های مدرسه تبدیل کرده. تلاش شورآبادی برای زدودن غم از چهره دختران مدرسه، ‌ شایسته تقدیر و تحسین است در حالی که در این حادثه هیچ قصوری متوجه او نبوده.
او در این باره به همشهری می‌گوید: «از ۲۱ تیر ۱۳۹۴ بابای مدرسه فرزانگان هستم. کوتاهی از هر جایی که باشد، ما خودمان باید به هم کمک کنیم. خدا هم به ما رحم می‌کند. دختران مدرسه، دسته گل‌های مردم بودند. کلاس دوازدهمی بودند و سال آینده کنکور داشتند. پدر و مادرشان با سختی این دسته‌گل‌ها را بزرگ کرده‌بودند. من هم پدر هستم. من هم داغدارم. می‌فهمم غم فرزند یعنی چه. همه ما داریم در این شهر زندگی می‌کنیم و سختی‌های خودمان را داریم. غم آنان، غم من هم هست.»

سرایدار مدرسه فرزانگان کرمان: به بچه‌ها گفتم اگر می‌خواهید روح دانش‌آموزان عزیزمان شاد باشد، سرکلاس بیایید
همسر و پسر جانباخته محمد مهدی شورآبادی

بچه‌ها امانت بودند

شورآبادی به آهستگی صحبت می‌کند و در بین جملاتش آه کوتاهی می‌کشد. کلامش را با خاطره‌ای از مریم نخعی، دانش‌آموزی که در حادثه جان باخت، پی می‌گیرد و می‌گوید: «پدر مریم هم معلم بود. ظهرها برای دخترش ناهار می‌آورد. می‌گفتم مریم کجا می‌روی؟ می‌گفت بابام امروز هم ناهار آورده. حالا به پدر مریم چه بگویم؟ این دختران دست من امانت بودند. مدام به من می‌گویند که مسئول حادثه نیستم، اما بچه‌ها امانت مردم بودند. من امانتدار خوبی نبودم.» شورآبادی دو روز پس از حادثه به بچه‌ها خبر داده که مبادا مدرسه نیایید، دوست دارم ببینم سرکلاس نشستید و درس می‌خوانید. او می‌گوید: «به بچه‌ها گفتم اگر می‌خواهید روح ۴ دانش‌آموز عزیزمان شاد باشد، سرکلاس بیایید. درس بخوانید و به بالاترین مقام برسید و یاد من هم باشید. خدای خیلی مهربانی داریم.» بچه‌ها هم حرف بابای مدرسه را زمین نینداختند.

سرایدار مدرسه فرزانگان کرمان: به بچه‌ها گفتم اگر می‌خواهید روح دانش‌آموزان عزیزمان شاد باشد، سرکلاس بیایید
مرحوم امیرعباس شورآبادی

بابای ۳۷ ساله مدرسه

بابای مدرسه فرزانگان با موی سپید، سن و سال دار به نظر می‌رسد، اما متولد ۱۳۶۶ است. چین و چروک صورتش هم کمابیش از نامرادی‌های روزگار روایت می‌کند. پدر او هم بابای مدرسه بود و سال‌های زیادی است که سرایداری مدرسه را تجربه کرده. می‌گوید: «از وقتی دست راست و چپم را شناختم، کنار دست پدرم کلاس‌ها را جارو کشیدم. با خدای خودم عهد کردم در کارم کوتاهی نکنم. زمانه پیرم کرده، اما با شادی بچه‌های مدرسه دلم شاد می‌شود. آنان عزیزان من هستند.» شورآبادی که داغدار همسر و پسرش نیز هست، می‌گوید: «امیرعباسم کلاس اول بود. در مدرسه مهندس کوچولو صدایش می‌کردند. برای تحمل دوری عزیزانم از حضرت عباس (ع) صبر می‌طلبم.» امیرعلی کلاس هشتم، امیر محمد کلاس پنجم و نازنین زهرا ۱۴ ماهه، فرزندان او هستند.

فیلمی از دلداری های بابای مدرسه را ببینید:



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا