فرهنگی و هنری > ادبیات و کتاب

بخوان بخوان که تویی منجی همه عالم



۲۷ رجب مصادف با مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و یکی از بزرگ‌ترین اعیاد مسلمانان جهان است و این موضوع در شعر بسیاری از شاعران تبلور یافته  است. چند شعر با موضوع مبعث بازنشر می‌شود.

حمیدرضا برقعی

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزل‌های فراوان باشد

نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد

چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد

فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده

عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد

شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست

از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی

رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید

عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته

پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد

آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز

شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد
 

****

غلامرضا سازگار

الا محمد «اِقرء و ربُّک الاکرم»
بخوان به نام خداوندگار لوح و قلم

بخوان بخوان که تویی منجی همه عالم
بخوان که پیشتر و برتری تو از آدم

بخوان که خوانده خدایت پیمبر اکرم
بخوان که هر سخن توست آیتی محکم

بخوان به نام خدایی ‌که آفرید تو را
بخوان بنام کریمی ‌که برگزید تو را

الا که سیطره کفر از این خبر شکند
صف سپاه شب از نیزه سحر شکند

اگر چه کوه بوَد خصم را کمر شکند
به تیغ عدل تو بازوی زور و زر شکند

تبر به دست، بتان را به یکدگر شکند
کمان گرفته ز بوجهلِ فتنه سر شکند

خبر دهید که دیو غرور و مستی مُرد
رسید لشکر توحید و بت پرستی مُرد

محمد ای دو جهان زیر بار منت تو
مبارک است به خلق و خدا نبوت تو

خجسته باد به عالم ظهور دولت تو
تمام نور بود از چراغ حکمت تو

بود حقیقت توحید درس وحدت تو
درود بر تو و دین و کتاب و عترت تو

چراغ عترت و قرآن یکی است یااحمد
به این دو عزت ما متکی است یااحمد

دو ثقل زنده تو اهل بیت و قرآنند
دو قطعه نور ز یک مشعل فروزانند

دو سوره‌اند که مانند نور و فرقانند
دو آفتاب که از یک سپهر تابانند

دو گوهرند که از یک صدف درخشانند
دو نخل نور که محصول یک گلستانند

به اتفاق، دو تصویر از جمال خداست
هرآنکه گشت جدا ازیکی، ز هردو جداست

تو آفتاب جهانی، جهان تو را دارد
امیر قافله‌ای، کاروان تو دارد

نشسته‌ای به زمین،آسمان تو را دارد
تو باغبان جنانی،جنان تو را دارد

زمان به طول تمام زمان تو را دارد
مکان به وسعت کل مکان تو را دارد

چه مقبلان که همه مورد قبول تواند
رسول مایی و پیغمبران رسول تواند

کسی که در همه جا در کنار توست علی است
کسی که دست تو و ذوالفقار توست علی است

کسی که تا ابدالدهر یار توست علی است
کسی که شیر تو و کردگار توست علی است

کسی که جان تو و جان نثار توست علی است
کسی که فاتح پروردگار توست علی است

کسی که حافظ قرآن و دین توست علی است
کسی که گفته خدا جانشین توست علی است

سلام بر تو و قدر و جلال و عنوانت!
سلام چار کتاب خدا به قرآنت!

سلام بر تو و یاسین و نور و فرقانت!
سلام بر تو که سلمان بود مسلمانت!

سلام بر شرف و اقتدار سلمانت
سلام مکه و غار حرا به پیمانت

سلام بر تو و مولا علی برادر تو
یگانه فاتح بدر و حنین و خیبر تو

بشر رسید به آیین راستین امشب
خدا نمود برون،دست از آستین امشب

رسید حلقه، توحید را نگین امشب
طلوع کرد رخ آفتاب دین امشب

بتان کعبه! بیفتید بر زمین امشب
خدای را بستایید از همین امشب

ظهور مکتبِ «خیرالورا» مبارک‌باد
طلوع نور ز غار حرا مبارک باد

بشارت ای، همه دختران زنده به گور
محمد آمده، پایان گرفته سلطه زور

به گور گشت نهان، دیو کبر و جهل و غرور
فروغ دوستی از کوی دوست کرده ظهور

به شام تیره شبیخون زده است لشکر نور
محمد آمده، چشم بد از جمالش دور

رسید مژده که در ظلِّ احمدید همه
از این به بعد،کنار محمدید همه

قسم به ذات خداوندگار حیِ قدیر
دو عید ماست یکی، این دو، بعثت است و غدیر

جهانیان همه دانید از صغیر و کبیر
فقط علی است پس از مصطفی به خلق، امیر

به شهریار پیام آوران کسی است وزیر
که علم دارد و اخلاص دارد و شمشیر

هزار مرتبه میثم اگر روی سر دار
ز دامن علی و اهل بیت دست مدار

***

 غلامرضا سازگار

بانگ تکبیر ز امواج فضا می‌آید
گوش باشید که آوای خدا می‌آید

بوی عطر از نفس باد صبا می‌آید
نفس باد صبا روح فزا می‌آید

پیک وحی است که در غار حرا می‌آید
به محمد ز خداوند ندا می‌آید

ای خلایق همه این طرفه ندا را شنوید
گوش های شنوا حکم خدا را شنوید

بت و بتخانه همه ذکر خدا می‌گویند
سخن از اقرأ و از غار حرا می‌گویند

حمد حق، مدح رسول دو سرا می‌گویند
خلق عالم همه تبریک به ما می‌گویند

حکم توحید به ما و به شما می‌گویند
همگی با نفس روح فزا می‌گویند

بشریت چه نشستی که مسیحت آمد
حکم توحید به آوای فصیحت آمد

این چراغی است که تا شام ابد جلوه‌گر است
این یتیمی است که بر عالم خلقت پدر است

این نجات همه در دامن موج خطر است
این رسولی است که از کلّ رُسُل خوب تر است

پیشتر از همه بعد از همه پیغامبر است
تا صف حشر طرفدار حقوق بشر است

چشم بد دور ز آیینه ی رخسارش باد
تک و تنهاست خداوند نگهدارش باد

آی انسان ها فرمان پیمبر شنوید
گوش تا از سخن خلق فراتر شنوید

روح گردید و از آن روح مطهر شنوید
همه با هم سخن خالق داور شنوید

بانگ تهلیل شنیدید مکرر شنوید
همه را با هم در عدل برابر شنوید

دوره ی کفر و زر و زور به اتمام آمد
اهل عالم همه آماده که اسلام آمد

عید آزادی زن های اسیر است امروز
عید خلق است و خداوند قدیر ایت امروز

دامن مکه پر از مشک و عبیر است امروز
بشریت را فرمان خطیر است امروز

حق بشیر است بشیر است بشیر است امروز
جاودان باد چراغی که منیر است امروز

ذکر بت ها همه «لا نعبد الا ایاه»
همه گویند «ولا قوه الا با ا…»

تا به کی چهره ی خورشید عدالت مستور
تا به کی سلطه ی بیدادگران با زر و زور

با من امروز بخوانید همگی این منشور
منجی کل جهان آمده با مشعل نور

عید بعثت شده یا عید جهانگیر ظهور
تهنیت باد بر آن دخترک زنده به گور

دور دختر کشی و جهل به پایان آمد
سر تسلیم بیارید که قرآن آمد

مکه آهنگ، به گلواژه ی اقرأ بنواز
کعبه از جا کن و تا غار حرا کن پرواز

یا محمد سخن خویش ز لا کن آغاز
خیز از جا به بت و بتگر و بت خانه بتاز

بشریت را با مکتب توحید بساز
سر این رشته دراز است دراز است دراز

خیز تا عرصه ی بیدادگران تنگ کنی
سینه در حین تبسم سپر سنگ کنی

ای به راه تو تمامی ملل را دیده
ای که جبریل امین دور سرت گردیده

ای به قلب بشر از غار حرا تابیده
ای خدا پیش تر از پیش تو را بگزیده

ای سحاب کرمت بر همگان باریده
خیز از جای خود ای جامه به تن پیچیده

چشم عالم به ره مکتب روشنگر توست
منجی کل بشر دین علی پرور توست

گر چه فوجی پی آزار تن و جان توأند
فکر بشکستن پیشانی و دندان توأند

روزی آید که همه خلق مسلمان توأند
خاک مقداد تو عمار تو، سلمان توأند

سر فرو برده به تسلیم به فرمان توأند
پیرو دین تو و عترت و قرآن توأند

عالم کفر به اسلام تو تبدیل شود
به تولای علی دین تو تکمیل شود

تو و آل تو چراغان هدایید همه
چارده آینه از وجه خدایید همه

چارده صورت توحید نمایید همه
چارده قبله ی ارباب دعایید همه

چارده نوح به طوفان بلایید همه
چارده مهر عیان در همه جایید همه

چارده طور به سینای وسیع دل ها
چارده عقده گشا در همه ی مشکل ها

عزت امت تو در گرو وحدت توست
وحدت امت تو پیروی از عترت توست

طاعت عترت تو، طاعت حق، طاعت توست
در رگ قلب حسین بن علی غیرت توست

تا خدایی خداوند به پا دولت توست
شیعه آن است که هر لحظه ی او بعثت توست

شیعه در حکم تو نور ازلی را دیده
شیعه در غار حرا با تو علی را دیده

بعثت شیعه ز آغاز غدیر است و حراست
بعثت سوم او واقعه ی عاشوراست

پدر شیعه علی، مادر شیعه زهراست
شیعه جان و تنش از آب و گل کرببلاست

به خدایی خدایی که جهان را آراست
شیعه بودن شرف و عزت و آزادی ماست

شیعه تا خون به رگش موج زند یار علی است
«میثما» شیعه همان میثم تمار علی است.

 انتهای پیام
 



منبع:ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا